انجمن سایت کلیدستان


رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مقال کرتیس لی

مقال کرتیس لی

#1
کرتیس لی میفیلد اولین ضبط های خود را در سال 1958 به عنوان عضوی از یک گروه شیکاگو سول/آر اند بی، The Impressions انجام داد. او 16 سال داشت و از پروژه های معروف مسکن سبز کابرینی شهر بود. او کاملاً یک خواننده پشتیبان گروه بود - بدون گیتار، بدون تولید، بدون ترانه سرایی. این تغییر خواهد کرد، و زودتر از این.
میفیلد آخرین ضبط خود را با نام "نظم جدید جهانی" در سال 1995 پس از چهار دهه موفقیت به عنوان یک هنرمند انفرادی، تهیه کننده، آهنگساز و به عنوان نمادی برای غرور سیاه و سرمایه داری سیاه در صنعت موسیقی انجام داد. آخرین بازی میفیلد در استودیو نمونه ای از شجاعت و اراده بود. او که به دنبال یک تصادف روی صحنه فلج شده بود، یک خط آهنگ را در یک زمان ضبط کرد، به پشت خوابیده بود تا دیافراگمش کار کند و نفسش وارد ریه شود.
بیوه او آلتهیدا میفیلد می گوید: «او کمرش را شکست، اما روحش را شکست.
موسیقی که کورتیس میفیلد، متولد 1942، را در سنین پایین احاطه کرد و از طریق کلیسای روح‌گرایان مسافرتی مادربزرگش، موسیقی انجیل و خانه مادر غنی که صحنه بلوز الکتریک شیکاگو بود، آمد. گیتاری که در هفت سالگی در کمد آپارتمانی کوچکی که با مادر و هفت خواهر و برادرش در آن زندگی می کرد کشف شد، همه چیز را تغییر داد. او پیانو می نواخت اما گیتار متفاوت بود، بسیار شخصی. او گفت: «...مثل من دیگر. میفیلد به معنای واقعی کلمه دانش پیانو خود را به ساز جدید خود منتقل کرد. جری باتلر، خواننده، دوست دوران کودکی خود، خاطرنشان کرد: "او عاشق نواختن بوگی ووگی روی پیانو بود و نواختن آن را با F شارپ آموخت که به این معنی بود که تمام کلیدهای سیاه را می نواخت. اینگونه بود که او صدای منحصر به فرد خود را روی گیتار به دست آورد، زیرا آن را به این شکل کوک کرد.» میفیلد برای بقیه دوران حرفه‌ای خود از تنظیم اف‌شارپ غیرعادی خود استفاده کرد. او همچنین در باس، درام و ساکسیفون مهارت پیدا کرد.
خمچنین شما میتوانید برای مطالعه اخبار و بیوگرافی نیلی افشار با ما همراه  باشید. 
اکنون آشکار بود که آینده میفیلد موسیقی بود، راهی برای رهایی از فقر. به دلیل مخالفت‌های خانواده، او دبیرستان را رها کرد و به گروه خروس‌ها به رهبری جری باتلر پیوست. این نام به سرعت به The Impressions تجاری تر تبدیل شد. باتلر مشاهده کرده است: «چیزی به نام صدای شیکاگو سول وجود دارد که در اواخر دهه پنجاه شروع شد. The Impressions پیشگام آن بود... و کورتیس قلب The Impressions بود. اما در ابتدا نه…
موسیقی سول شیکاگو، که در دهه 1960 تکامل یافت، ریشه در موسیقی انجیل، آرام و متمرکز بر ملودی داشت («روح نرم» اصطلاح دیگری برای این سبک است). بوق و تار و هارمونی بلند پرواز بخشی از آن بود.
اولین موفقیت Impressions "For Your Precious Love" باتلر را به عنوان نویسنده و خواننده اصلی داشت. این تک آهنگ در نمودارهای R & B و مهمتر از آن برای یک گروه سیاهپوست، جدول پاپ قرار گرفت. باتلر که بیشتر اعتبار را به دست آورد، بلافاصله به صورت انفرادی رفت.
این چیز خوبی برای میفیلد بود و به او اجازه داد اولین طعم کنترل و مسئولیت را بچشد. او گروه را به‌عنوان خواننده، تهیه‌کننده و نویسنده در کنار هم نگه داشت و در سال 1961، گروه بازسازی‌شده Impressions اولین موفقیت خود را در دوران می‌فیلد، «Gypsy Woman» به نمایش گذاشت. برای بقیه دهه، گروه با 14 آهنگ برتر از 10 آهنگ برتر از جمله اجرای شگفت انگیز پنج آهنگ برتر 20 تنها در سال 1964 - سالی که بیتلز وارد شد تا همه را سخت کند، داغ باقی ماند.
میفیلد کار ثبت فوقانی منحصر به فرد گروه را کامل کرد و خودش به جای مدل معمولی به فالستتو اختصاص داد. جانی پیت، یک نوازنده جاز که با The Impressions کار می‌کرد، تأثیر آن را به خاطر می‌آورد: «گروه به چیزهایی با هارمونیک فالستو بالا رفت که واقعاً شنیده نشده بود. هیچ کس قبلا این کار را نکرده بود. بخش شگفت انگیز این بود که همه چیز در هماهنگی، هماهنگی کامل، هماهنگ است…"
طرح تجاری موسیقی عامه پسند سیاهان در دهه 1960 بر اساس موسیقی رقص و آهنگ های عاشقانه اداره می شد. اما می‌فیلد ایده‌هایی داشت که موسیقی او را در مسیر دیگری قرار می‌داد. خارج از دنیای ضبط، آمریکای سیاه با حقوق مدنی، فقر درون شهری، مصرف و سوء استفاده از مواد مخدر مواجه بود و می‌فیلد بدون هیچ انگیزه‌ای به این مسائل پرداخت و تنها راهی که می‌دانست چگونه از طریق موسیقی‌اش، گامی تحریک‌آمیز که او را به یک نیروی موسیقی برای تغییر تبدیل کرد، پرداخت. در جامعه سیاه خواننده Mavis Staples (از خوانندگان Staples) این تحول را اینگونه تعریف کرد: «[کرتیس] سابقه طولانی در نوشتن آهنگ های عاشقانه فوق العاده داشت که باعث می شد بخواهید آهسته در زیرزمین برقصید. و سپس، ناگهان، او رفت و تعدادی از بهترین آهنگ‌های پیامی را که می‌توانست وجود داشته باشد، نوشت.»
می‌فیلد به‌خاطر اختلالی که بر آمریکای او تأثیر می‌گذاشت عصبانی بود، اما موسیقی او به شیوه‌ای منحصربفرد، ظریف و هوشمندانه، لایه‌بندی شده با Gospel، R & B و روح، به سبک شیکاگو ارائه شد. Sinead O'Connor خواننده که میفیلد را "غول مهربانی" می خواند، مشاهده کرد که موسیقی او "برای گفتن چیزهای مهم از عشق و تشویق استفاده می کند، نه عصبانیت." صدای میفیلد که مخاطبان جریان اصلی را هدف قرار می‌دهد، می‌تواند هرگونه خصومت را در غزل تعدیل کند، بدون اینکه اهمیت آن را از بین ببرد. پیام برای مردم بود نه رادیکال ها. «تی
این آهنگ‌ها نمونه‌ای از آنچه سال‌ها در ضمیر ناخودآگاه من وجود داشت... مسائل مربوط به آنچه که به عنوان یک مرد سیاهپوست جوان به من مربوط بود...» می‌فیلد گفت. و جدای از سیاست، میفیلد همچنان خواهان موفقیت در نمودارهایش بود.
در سال 1964، The Impressions با آهنگ میفیلد، "Keep on Pushing" بزرگترین موفقیت خود را تا به امروز به دست آورد که او را به عنوان یکی از اولین خواننده و ترانه سرای R&B معرفی کرد که نظرات اجتماعی را به نمودارهای پاپ آورد. دیگر «سرودها» دنبال شد: «مردم آماده می‌شوند»، «ما برنده هستیم»؛ همه آهنگ های موفق اما با زندگی دور از نمودار. مارتین لوتر کینگ جونیور سرودهای غیررسمی "آماده" و "فشار" را برای جنبش ساخت. یک سناتور ایالتی به نام باراک اوباما سخنرانی اصلی را در کنوانسیون دموکرات ها در سال 2004 انجام داد. موسیقی ای که او را روی صحنه آورد «هل زدن» بود. "People Get Ready" توسط بیش از 100 هنرمند ضبط شده است و حق امتیازی را برای آهنگساز به ارمغان می آورد، نوعی ادای احترام تجاری مانند میفیلد. او گفت این آهنگ از کلیسای من آمده است. وقتی آن آهنگ را نوشتم، حتماً روحیه بسیار عمیقی از آن نوع الهام مذهبی داشتم.» "ما یک برنده هستیم" (1967) در شعر قوی تر بود، به طوری که برخی از ایستگاه های رادیویی آن را در جریان شورش آن سال پخش نکردند.
می‌فیلد وقتی مردم او را به‌خاطر موسیقی جدیدش «واعظ» یا «کشیش» صدا می‌زدند، ناراحت می‌شد، او اغلب می‌گفت: «من اول یک سرگرم‌کننده هستم». از طریق شیوه نوشتنم می‌توانستم این چیزها را بگویم و در عین حال به کسی این احساس را بدهم که انگار به او موعظه می‌شود.»
می‌فیلد اکنون به‌عنوان تهیه‌کننده Okeh Records در حال همکاری با Major Lance، Gene Chandler و دیگر نام‌های نمودار بود. در سال 1968 او Curtom Records را راه اندازی کرد. در اینجا او کنترل ضبط، انتشار آهنگ و استودیوی ضبط خود را داشت. کنترل برای میفیلد مهم بود زیرا او به جری باتلر گفت: «من فقط می‌خواهم تا حد امکان مالکیت خودم را داشته باشم.» دانش‌آموزان ترک دبیرستان می‌دانستند که چگونه به تجارت رسیدگی کنند و صنعت موسیقی امروزی برای ستاره‌های آمریکایی آفریقایی تبار قابل توجه است. مسئول شرکت‌های تجاری - Jay Z.، Kanye West، Dr. Dre، P. Diddy، Russell Simmons و غیره - را می‌توان به Mayfield ردیابی کرد. او نشان داد که سرمایه داری سیاه موفق ممکن است، شاید لازم باشد.
دهه 1970 آغاز شد و به همین ترتیب یک حرکت دگرگون کننده دیگر برای میفیلد انجام شد - رفتن به سینما. دوره فیلم‌های «Blaxloitation» شروع شده بود، فیلم‌هایی به سرعت تولید می‌شدند، بودجه‌ی پایینی داشتند و برای تماشاگران سیاه‌پوست درون شهری پخش می‌شدند. آنها به موسیقی مناسب در متن فیلم نیاز داشتند. در آن زمان یک سوال ناگفته در هالیوود وجود داشت، "آیا آمریکایی های آفریقایی تبار می توانند موسیقی فیلم بنویسند؟" میفیلد پاسخ داد: "ما نشان دادیم که برای پخش موسیقی به اتاقی به اندازه یک زمین فوتبال نیاز ندارید. لازم نیست هنری مانچینی باشید." (او اکنون در حال ضبط در یک دمو کوچک بود. استودیوی تولید که از RCA Records در شیکاگو خریداری شده بود).
«Super Fly» یک فیلم سوءاستفاده‌کننده، پر از مواد مخدر، خشونت و فرهنگ بد بود. کسی فکر کرد که شیارهای سول فانک میفیلد برای موسیقی متن ایده آل هستند. آن کسی که میفیلد نبود که طرفدار شخصیت‌های فیلم یا طرح داستان نبود... تا زمانی که راهی برای براندازی آنها دید. آلتهیدا می‌فیلد می‌گوید: «کورتیس فکر می‌کرد که «سوپر فلای» تبلیغی برای فروش کوکائین است. آهنگ‌های «Super Fly» منتشر شد و در مقابل اکشن روی پرده پخش شد - «Freddie's Dead»، «Super Fly» (هر دو میلیون تک‌آهنگ فروش)، «Pusherman»، «Little Child Runnin' Wild». این آهنگ ها ده ها سال بعد ظاهر می شوند. نسل R(ap) هنر نمونه برداری را کشف کرد.
آلبوم "Super Fly" Impressions تبدیل به یک کلاسیک فوری از سول و فانک دهه 1970 شد، یک نمونه نادر از موسیقی متن فیلم که فروش بیشتری از فیلم داشت و همراه با ماروین گی و استیوی واندر، میفیلد موسیقی سول فانک را معرفی کرد که چیزی را نیز بیان می کرد، یک شیار. که از نظر اجتماعی آگاه بود. اکنون کار فیلم بیشتر وقت میفیلد را گرفته است - گلدیس نایت و پیپس (فیلم "کلودین")، آرتا فرانکلین ("درخشش")، استیپل سینگرها ("بیایید این کار را دوباره انجام دهیم")، ماویس استیپلز ("قطعه ای از" عمل"). «چشمان کوتاه» در سال 1977 برای خود میفیلد موفق شد.
در سال 1980 میفیلد به همراه خانواده شش فرزندش از شیکاگو به آتلانتا نقل مکان کرد و عملاً دوران شیکاگو سول را به پایان رساند. حرفه او نویسنده/تهیه کننده برای خودش و دیگر هنرمندان بود. او در ایالات متحده آمریکا، ژاپن و اروپا، به ویژه بریتانیا، سفر کرد. می‌فیلد حتی در سال 1990 با «Super Fly 1990»، آهنگ‌های جدید و همکاری بین می‌فیلد و آیس تی، «Super Fly» را دوباره بررسی کرد.
سپس 13 آگوست 1990 و تراژدی فرا رسید. میفیلد وارد بروکلین، نیویورک شد. بررسی صدای کنسرت در یک بعدازظهر باران، بادهای شدید یک دکل روشنایی را سرنگون کرد. او در زیر گیر افتاده بود، ستون فقراتش از سه نقطه له شد و از گردن به پایین فلج شد. او اکنون ویلچر بسته شده بود. اگر او کنترل کمی بر بدن خود داشت، باز هم حرفه خود را کنترل می کرد. در ابتدا به آرامی قدرت بازگشت، اما چهار سال گذشت تا او دوباره در ملاء عام خواند. این کافی بود تا او را متقاعد کند که باید به ضبط برگردد. نتیجه آخرین آلبوم او بود.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان