هنگامی که شما می خواهید به اهداف خود برسید، چیزهای زیادی (هم داخلی و هم خارجی) وجود دارند که مانع شما می شوند و مسیر شما را سد می کنند.

شما بر روی عوامل خارجی کنترلی ندارید، اما می توانید عادت های شخصی خود را به گونه ای تغییر دهید که به رسیدن شما به اهدافتان کمک کند (در کنار تلاش برای غلبه بر عوامل خارجی).

در ادامه برخی از عادت ها و نگرش های نامطلوب را ذکر می کنیم که شما برای رسیدن به اهداف خود باید از آنها دوری کنید. علاوه بر این، پیشنهادهایی هم برای انجام دادن به جای آنها داریم تا مسیر رسیدن به اهداف را برای شما هموار کنند.

1- به تعویق انداختن کارها

یکی از مواردی که موتور محرکه شما برای رسیدن به اهدافتان را خاموش می کند، این عادت است که کاری که در زمان حال باید انجام دهید را به زمان بعد یا روزی دیگر موکول کنید. این مورد برای اکثر ما اتفاق می افتد. برای رسیدن به اهداف خود، قبل از هر چیز باید از به تعویق انداختن کارها جلوگیری کنیم، زیرا قاتل رویاها می باشد.

پیشنهاد : چیزهایی که باعث حواس پرتی می شوند را کنار بگذارید، چیزهایی مثل شبکه های اجتماعی و تلویزیون. همچنین تمرین کنید که کارهای سخت و مهم را اول انجام دهید.

برایان تریسی (Brian Tracy) پیشنهاد می کند که اگر شما دو کار مهم دارید که باید انجام دهید، ابتدا بزرگ ترین، سخت ترین و مهمترین کار را انجام دهید و همین طور ادامه دهید تا به پایان برسد، قبل از آنکه به سراغ کار دیگری بروید. شما باید قدرت انضباط شخصی را فعال کنید تا منجر به تقویت بازده شما برای به انجام رساندن اهدافتان شود.

2- بدبینی

سارا دسن (Sarah Dessen) می گوید :

((اگر شما انتظار بدترین را دارید، هرگز ناامید نخواهید شد.))

بدبین ها کسانی هستند که به جای ممکن ها به غیرممکن ها فکر می کنند یا اینکه به جای فرصت ها، بیشتر بر روی تهدیدها فکر می کنند.

یک فرد بدبین باور دارد که مهم نیست چه کاری انجام می دهد، زیرا در نهایت بدترین اتفاق می افتد. به هر حال شما برای اینکه به اهداف خود برسید، به درجه بالایی از خوش بینی نیاز دارید. با خوش بین بودن، انرژی لازم برای رسیدن به اهداف را کسب می کنید، زیرا انتظار دارید که همه چیز به خوبی به پیش برود.

پیشنهاد : در برابر اندیشه های منفی مقاومت کنید. اگر متوجه شدید که کاری به سرانجام نمی رسد یا انجام دادن آن دشوار است، زمانی اضافه را برای یافتن راه انجام آن اختصاص دهید. اگر اراده داشته باشید، همیشه راهی وجود دارد.

3- راضی بودن

رضایت از خود را می توانیم به این صورت تعریف کنیم که در موقعیتی قرار داشته باشیم که احساس نکنیم نیاز به انجام کارهای قابل توجهی برای تغییر آن موقعیت فعلی داریم. در هنگام راضی بودن، زندگی شما حول روزمرگی می چرخد و شما در حال یادگیری یا انجام هیچ کاری نیستید که شما را به چالش بکشد یا اینکه چیزی جدید را امتحان نمی کنید.

یکی از دلایلی که مردم راضی می شوند، ترس از شکست یا ترس از آنچه ممکن است سایر مردم فکر کنند، می باشد. شاید شما متهم شده باشید که اهداف بیش از حد بلند پروازانه ای دارید، که باعث شده بخواهید آرام آرام صعود کنید. این مورد می تواند منجر به نارضایتی شود (عدم رضایت از شرایط کنونی و تلاش برای تغییر آن).

پیشنهاد : هرگز برایتان مهم نباشد که مردم درباره شما چه می گویند، برخی از آنها، هیچ هدفی ندارند و به هیچ کجا نمی روند، بنابراین با سرعت خود کار کنید. در روزمرگی گیر نیفتید. همواره چیزی جدید را امتحان کنید که می تواند به رسیدن شما به اهدافتان کمک کند.

4- تقلید کردن از دیگران

یک مورد دیگر که باید از آن دوری کنید، تقلید کردن از دیگران است. برخی از افراد، آنچه دیگران انجام می دهند را تحسین می کنند و تلاش می کنند که دقیقا همان کارها را انجام دهند، بدون اینکه به وظایف مربوط به خود بپردازند. اگرچه شما می توانید از آنچه دیگران انجام می دهند یاد بگیرید، اما نباید آنها را کاملا کپی کنید.

پیشنهاد : اگر شما کاری که شخصی دیگر انجام می دهد را تحسین می کنید، سعی کنید که در مورد منبع انگیزشی وی یاد بگیرید. سپس اگر قصد دارید در همان جهت حرکت کنید، آنگاه به راه های منحصر بفردی فکر کنید که می تواند بهترین نتیجه را برای شما داشته باشد.

5- اهداف بزرگ

منظور از اهداف بزرگ، اهدافی است که شما به آنها نیاز ندارید و یا اهدافی که به مجموعه ای از مهارت ها، تجربه و منابع نیاز دارد که شما آنها را در حال حاضر ندارید.

شما مجبور نیستید که به خاطر اهدافتان، خودتان را به آتش بکشید.

پیشنهاد : شما می توانید اهداف بزرگی را در نظر بگیرید، اما در عین حال، نقشه های واقع بینانه ای را برای خود ترسیم کنید، نه اینکه نقشه شما برای رسیدن به اهدافتان فقط سخت کار کردن باشد. در غیر این صورت، اهدافی را در نظر بگیرید که متناسب با ظرفیت شما می باشند.

6- اعتقادات محدودکننده خود

برخی مواقع ما فکر می کنیم که به اندازه کافی خوب نیستیم و یا اینکه تجربه کافی برای رسیدن به اهداف مورد نظرمان را نداریم. بعضی اوقات این افکار صحیح نیستند. آنها خود واقعی ما را نمایش نمی دهند، بلکه آنها صرفا تفکراتی بر مبنای اعتماد به نفس کم می باشند.

پیشنهاد : سعی کنید آنچه که فکر می کنید را در کنار آنچه در طول سال ها به دست آورده اید، قرار دهید. برخی اوقات وقتی زمانی را به نوشتن دستاوردهای خود اختصاص می دهید، متوجه می شوید که بیش از آنکه فکر می کردید، باهوش هستید و دارای توانمندی هایی می باشید.

7- نداشتن نیروی محرکه

برای رسیدن به اهداف خود باید روحیه، سخت کوشی و نیروی محرکه خود را حفظ کنید، تا بتوانید موانع و چالش های پیش رو را پشت سر بگذارید.

بدون این موارد، اهداف شما غیر فعال می شوند یا اینکه شما سرخورده می شوید و اهداف خود را رها می کنید.

پیشنهاد : روش هایی را پیدا کنید که بتوانید با روحیه و با انگیزه بمانید تا بتوانید نیروی محرکه لازم برای رسیدن به اهداف خود را تولید کنید.

8- عدم ثبات

اهداف شما نیاز به تعهداتی روزانه، هفتگی، ماهانه یا دوره ای دارد تا بتوانید به آنها برسید. این تعهدات می تواند خواندن چند فصل از یک کتاب به صورت هفتگی باشد یا تمرین کردن در هر روز برای چند دقیقه یا ذخیره کردن مقداری پول به صورت ماهیانه یا غیره. همه اینها نیاز به ثبات دارد و از دست دادن عادت های برنامه ریزی شده شما باعث عقب گرد از اهداف می شود.

پیشنهاد : برنامه ای تهیه کنید و تصمیم بگیرید که برنامه های عملی خود را به طور دقیق و مداوم دنبال کنید.

این مقاله به شما کمک می کند یاد بگیرید که چگونه برای رسیدن به اهداف خود ثابت قدم باشید.

9- ریز اهداف نامشخص

هنگامی که ریز اهداف مربوط به اهداف شما مشخص نیست، دستیابی به آنها دشوار است. زیرا هیچ اندازه گیری مشخصی برای اندازه گیری عملکردتان در رسیدن به اهداف وجود ندارد. در حالی که هدف شما نتیجه نهایی است که می خواهید به آن برسید، ریز اهداف مربوط به اهداف شما، اقدامات خاص و قابل اندازه گیری است که شما برای دستیابی به اهداف خود باید انجام دهید.

پیشنهاد : ریز اهداف روشن و واضحی را برای اهداف خود تعیین کنید.

10- پیگیری اهداف اشتباه

برخی از اهداف، اصلا معنایی برای شما ندارند. ممکن است شما اهدافی را دنبال کنید که هیچ تناسبی با آنچه شما هستید، نداشته باشند. نشانه هایی برای این وضعیت وجود دارد، مثل عدم نیاز به تلاش زیاد برای رسیدن به اهداف یا مثلا مطمئن نیستید که آیا به اهداف خود رسیده اید یا خیر.

پیشنهاد : قبل از تعیین اهداف خود، به درستی فکر کنید و اطمینان حاصل کنید که آنها مطابق آنچه واقعا می خواهید و توانایی انجام آن را دارید، هستند.

11- به راحتی کنار کشیدن

اهداف باید چالش برانگیز باشند. اگر اهدافتان شما را به چالش نمی کشد، به این معنی است که آنها ارزش پیگیری را ندارند. اگر شما به آسانی کنار می کشید، هرگز نمی توانید به اهداف خود برسید. این چالش ها وجود دارد تا شما را به فکر کردن و کار کردن سخت تر وادار کند.

پیشنهاد : هنگام تعیین اهداف، در مورد مشکلات احتمالی که ممکن است با آنها روبرو شوید، فکر کنید. سپس، طرحی را در نظر بگیرید که چگونه بر روی آنها کار کرده و بر آنها غلبه نمایید.

12- استفاده از میانبرها

استفاده از میانبر به شما کمک نمی کند تا به اهداف خود برسید. به عنوان مثال، مفهوم کاهش وزن را می توان به صورت ((تعادل منفی انرژی)) بیان کرد. این بدان معناست که وقتی کالری مورد نیاز شما، کمتر از کالری باشد که مصرف می کنید یا حفظ می کنید، به احتمال زیاد کاهش وزن اتفاق می افتد. به همین دلیل است که کاهش وزن از طریق ورزش و رژیم غذایی مناسب حاصل می شود.

ممکن است شما بگویید من به جای اینکه ورزش کنم و رژیم بگیرم، تصمیم دارم که ((چای لاغری)) و مواد دیگر را برای ((سوزاندن چربی)) مصرف کنم، بنابراین کاهش وزن را کنار می گذارید و در عوض به سلامتی خود آسیب می رسانید.

پیشنهاد : حتما فرآیندهای مربوط به اهداف خود را دنبال کنید. نتایج، دقیق تر، قابل اعتماد و ماندگار خواهد بود.

13- فعالیت بیش از حد

وقتی کارهای زیادی برای انجام دادن در یک زمان دارید، توجه لازم را برای هر یک از آنها نخواهید داشت و این موضوع، دستیابی به هر چیز اساسی را دشوار می کند.

پیشنهاد : اهداف خود را اولویت بندی کنید و در هر زمان، تنها بر روی یک چیز متمرکز شوید.

14- عدم همکاری کردن

برخی از اهداف ممکن است مستلزم همکاری شما با شخص دیگری باشد. این شخص ممکن است همسر شما، همکارتان در محل کار یا شریک تجاری شما باشد. شکست در انجام این همکاری یا کمک نگرفتن از شخصی دیگر، می تواند منجر به عدم دستیابی شما به اهدافتان شود.

پیشنهاد : به دنبال شرکای در حال پیشرفت باشید که بتوانید با آنها همکاری کنید تا به اهداف خود برسید.

15- ارتباطات ضعیف

ارتباطات برای رسیدن شما به اهدافتان ضروری است. لس براون (Les Brown) می گوید : ((توانایی شما در برقراری ارتباط ابزاری مهم در جهت دستیابی شما به اهدافتان است، خواه ارتباط با خانواده باشد یا با همکاران یا با مشتریان خود)). ارتباطات ضعیف، منجر به نتایج ضعیف می شود.

پیشنهاد : یاد بگیرید ارتباط برقرار کنید و در مورد اهداف خود صادق باشید.

16- اعتماد به نفس بیش از حد

گاهی اوقات، اعتماد به نفس بیش از حد می تواند رسیدن به اهداف را برای شما هزینه بر کند. اگر فکر می کنید برای رسیدن به اهدافتان، همه چیز لازم را دارید و در هنگام نیاز، به سراغ یادگیری چیزهای جدید نمی روید یا از کسی درخواست کمک نمی کنید، شما در حال انجام کارها به صورت درست نیستید.

پیشنهاد : هر آنچه را که می توانید در مورد اهداف خود بیاموزید و در صورت نیاز در مورد درخواست کمک، تردید نکنید.

17- درک محدود از الزامات

اگر از آنچه برای رسیدن به هدفتان لازم است، درک محدودی دارید، این مورد ممکن است باعث شود که هدف خود را کنار بگذارید.

پیشنهاد : بدانید چه چیزی برای دستیابی به اهدافتان لازم است و فقط هنگامی ادامه دهید که دقیقا می دانید چگونه باید الزامات را فراهم نمایید.

کلام آخر

تمام تلاش خود را بکنید تا اطمینان حاصل کنید که دشمن پیشرفت خود نیستید. دارای انضباط شخصی باشید، به خودتان باور داشته و بهترین تلاش خود را برای رسیدن به اهداف خود انجام دهید. مراقب موانع باشید و در صورت لزوم از کمک گرفتن از دیگران، دریغ نکنید.