ارل نایتینگل (Earl Nightingale)، نویسنده و سخنران انگیزشی، گفته است : "ما به آن چیزی تبدیل می شویم که به آن فکر می کنیم." شاید تاکنون، بهتر از این حرف را کسی نگفته باشد. ذهن انسان، چیز شگفت انگیزی است و داشتن نگرش و طرز فکر صحیح، توسط افراد موفق متعددی به عنوان کلید اصلی رسیدن به موفقیت، به صورت روزمره مورد استفاده قرار گرفته است. موقعیت های زندگی، می توانند برای رسیدن ما به اهدافمان، عزت نفس و رفاه، به کار گرفته شوند. صادقانه باید بگوییم که موفقیت یک شرط ذهنی است و هر کسی خود فرض می کند که در چه شرایطی موفق است. در ادامه، راهنماهایی را ذکر می کنیم که مواردی را به شما تذکر می دهند که با انجام ندادن آنها می توانید به احساس موفقیت برسید.

1- دیگر ایده آل گرا نباشید

در اکثر مواقع، اگر کارها آن طور که می خواهیم پیش نروند یا با آن سرعتی که می خواهیم پیش نروند، ما احساس بیهودگی خواهیم کرد. ما از جزئیات کوچک دچار استرس شده یا خود را سرزنش می کنیم که چرا کاری را غلط انجام داده ایم. انسان ها جایز الخطا هستند (اشتباه کردن جزئی از طبیعت آنها است). اشتباه ها و مشکلات، بخشی از حقیقت زندگی می باشند. هیچ چیزی همیشه در حد عالی نخواهد بود و این موضوع، اشکالی ندارد.

تاکید بر روی جزئیات هر دقیقه یا چیزهای که رسیدگی به آنها غیرممکن است، موجب بازده پایین، بیحاصلی و بیماری می شود. به خود بگویید که بهترین عملکرد خود را انجام خواهید داد، زیرا در پایان روز، شما تنها در رقابت با خودتان می باشید، نه شخص دیگری.

جنیفر لارنس (Jennifer Lawrence) (هنرپیشه هالیوود) شخصی است که اکنون همه در مورد وی صحبت می کنند، اما آیا می دانید که وی برای نقشی در فیلم Twilight رد شده بود ؟ او حتی در کلاس های تئاتر شرکت نکرده است. وی تنها به غریزه خود اعتماد کرده و تا حدی که امکان داشته است، تلاش کرده است تا به نقش های بازیگری برسد. بدیهی است که او برای هر نقشی، عالی نمی باشد، اما او انتظار عالی بودن را ندارد. او با شکست ها و رد شدن های خود، به خوبی روبرو شده و سعی می کند که از هر موقعیت، چیزهایی یاد بگیرد.

2- وقتی که می خواهید ((نه)) بگویید، از گفتن ((بله)) خودداری کنید

همیشه این موضوع اهمیت دارد که محدودیت های خود را بدانید و مردم همیشه سعی می کنند که آنها را آزمایش کنند. انسان ها، موجوداتی اجتماعی می باشند. ما می خواهیم با دیگران تعامل داشته باشیم و احساسی شبیه به این داشته باشیم که بخشی از یک چیز هستیم یا به فرد دیگری تعلق داریم. مردم در اکثر مواقع دوست دارند که دیگران را خشنود کنند. مثل کمک کردن به یک همکار با یک چیز، در حالیکه توانایی آن را ندارید یا پول قرض دادن به یک دوست، در حالیکه امکان پرداخت آن را ندارید.

برای عدم احساس گناه، اغلب مردم به افراد و موقعیت هایی ((بله)) می گویند، که واقعا باید به آنها ((نه)) می گفتند. از این نترسید که به جرات خود اعتماد کرده و ((نه)) بگویید. گاهی اوقات شما نمی توانید چند ساعت دیگر بمانید، زیرا شما نقشه ها و ماموریت های دیگری دارید که باید به دنبال آنها بروید. گاهی اوقات اشکالی ندارد که به همکاری که با کمک خواستن از شما، آزارتان می دهد، ((نه)) بگویید، اما در واقع آنها مانع شما می شوند، زیرا آنها نمی خواهند که کار کنند و می دانند که شما به آنها کمک خواهید کرد.

برخی اوقات، اشکالی ندارد که سایر مسائل را بر کار اولویت بدهید. گفتن ((نه)) به سلامت شما کمک می کند. گفتن ((نه)) به این معنی است که شما حدود خود را می دانید و می توانید از دیگران انتظار احترام داشته باشید.

مثال : مارگارت تاچر (Margaret Thatcher) را به عنوان فردی سرسخت می شناختند. او یک سیاست مدار قدرتمند بود. او همچنین می دانست که در دوران کاری خود، چه زمانی باید محکم بایستد و محکم ایستادن او به این معنی بود که به سیاست های غلط و سیاست اقتصادی، نه می گفت.

3- از صحبت های منفی با خود پرهیز کنید

احتمالا همه ما می توانیم در ذهن خود به عقب برگردیم و چیزهای منفی یا شرم آوری که با خود یا با دیگران انجام داده ایم را به یاد آوریم. چه گیر انداختن بند کفش یک نفر در کلاس چهارم، یا اخراج شدن از یک کار، ظلم کردن به یک نفر دیگر، یا از دور شنیدن اینکه شخصی درباره ما حرف های منفی می زند (غیبت)، همه این افکار برای همیشه در ذهن ما تثبیت شده اند.

تکرار مجدد آن افکار و همواره سرزنش کردن یک نفر به خاطر اشتباهات گذشته، از نقطه نظرهای مختلف، مخرب و پایین آورنده بازده فرد می باشد. از جهاتی، بیشتر این موضوع اهمیت دارد که از موقعیت ها و حرکت به سمت جلو، یاد بگیریم، به جای اینکه از نظر روانشناسی، خود را مورد ضرب و شتم قرار دهیم.

دفعه بعد که به خود گفتید "من به اندازه کافی زیبا نیست" یا "من این کار وحشتناک را 5 سال پیش انجام دادم و هرگز خودم را نمی بخشم"، یا هر عبارت مشابه دیگر، آن صحبت با خود را قطع کنید. به آینه نگاه کرده و یک چیز مهربانانه به خود بگویید. نقل قول های الهام بخش را بخوانید. از خود قدردانی کنید که گام هایی را برمی دارید و تلاش می کنید که انسان بهتری باشید. این را بپذیرید که هر کسی مرتکب اشتباهاتی می شود و مهم تر اینکه، اشکالی ندارد که دچار اشتباه شوید.

مثال : این مقاله ، لیستی از شکست های استیو جابز (Steve Jobs) را فهرست کرده است. ما او را به یاد می آوریم، او را به عنوان یک پیشگام و کسی که تسلیم نشد، به یاد خواهیم آورد. وقتی که کارها به اشتباه پیش می روند، که اغلب این طور است، برای ما آسان خواهد بود که هر اشتباهی که در طول مسیر مرتکب شده ایم را به یاد بیاوریم.

برخی اوقات به دلیل نبود اعتقاد و باور، آسان خواهد بود که چشم انداز اهداف خود را از دست بدهیم. تسلیم نشوید و تلاش کنید که مثبت باقی بمانید. مغز خود را آموزش بدهید که به هر چیز، به شکلی جدید و مثبت تر، فکر کند. اغلب ما، سخت کار کردن را ادامه می دهیم. شکست خوردن، دائمی نخواهد بود.

4- تنها بر روی امروز تمرکز نکنید

افراد موفق تمایل دارند که ارزش یک نقشه خوب را بدانند. آنها روز خود، اهدافشان و یک بودجه را برنامه ریزی می کنند و برنامه ریزی می کنند که چه مقدار برای بازنشستگی خود ذخیره کنند. اگرچه به این معنی نیست که به اندازه کافی سرگرمی ندارند. آنها مطمئنا بیشترین تفریح را دارند ! فقط برنامه ریزی می کنند که چه زمان هایی برای تفریح، مناسب یا نامناسب می باشد. آنها زمان هایی را به تولید و تفریح اختصاص می دهند، اما همچنان پولی را ذخیره کرده و به آینده فکر می کنند.

بنابراین، دیگر تنها بر روی امروز و داشتن سرگرمی، تمرکز نکنید. به این فکر کنید که شما در 5 ، 10 یا 15 سال آینده در طول راه خود، می خواهید کجا باشید. داشتن یک تمرکز مناسب، به موفق شدن کمک می کند.

مثال : Neil deGrasse Tyson از زمانی که 9 سال داشت، عاشق جهان و علوم بود. به دلیل آن عشق و علاقه، او در دراز مدت کار کرد تا چیزهایی که به آنها اهمیت می داد را یاد بگیرد. او در هاروارد (Harvard) پذیرفته شد و در رشته فیزیک به تحصیل پرداخت و سرانجام تا درجات عالی آموزشی پیش رفت. لیست کارهای اجرایی وی، خود می تواند یک مقاله کامل دیگر در مورد او باشد.

5- اهداف خود را نادیده نگیرید

دیگر این باور را نداشته باشید که چیزهای مختلف، تنها برای شما اثر می کنند زیرا شما آدم خوبی هستید. چیزهای خوب تنها برای کسانی اتفاق می افتند که تلاش کرده باشند. بخشی از تلاش این است که اهدافی را برای خود مشخص کنیم. همان طور که در نکته قبلی اشاره شد، کافی نیست که تنها بر روی روزی که نزدیک است، تمرکز کنیم. مهم است که زمان را مدیریت کرده و اهداف کوتاه مدت و بلند مدت را مشخص کنیم تا بتوانیم پیشرفت خود را دنبال کرده و چیزی وجود داشته باشد که برای آن تلاش کنیم.

مثال : آلن تورینگ (Alan Turing) را پدر هوش مصنوعی و کامپیوترها می دانند. او همچنین کد مربوط به ماشین رمزنگاری نازی ها که Enigma نام داشت را شکست. او در راه خود با چالش های زیادی روبرو شد، از قبیل ناتوانی در هماهنگی با دیگران و همچنین متهم شدن، که در نهایت بخشیده شد. با وجود کشمکش های شخصی او، وی توانست که شکستن کد Enigma را مدیریت کند و تقریبا جان 14 میلیون نفر را از مرگ نجات داده و کمک کرد که جنگ جهانی دوم پایان یابد.

6- خود را از مردم جدا نکنید

افراد موفق می دانند که همه چیز، کار، کلیسا (سخن مترجم : برای ما مسلمان ها، مسجد) یا وظایف مشابه، نمی باشد. برخی مسائل در مورد خانواده، آرامش یا سرگرمی ها هستند. آسان است که تصور کنیم که هر کس که خود را به عنوان موفق، احساس یا تعریف می کند، شاید هیچ زمان ذخیره ای در اختیار ندارد و البته در برخی موارد، این موضوع صحیح است.

به هر حال، همیشه این طور نمی باشد. کناره گیری از اجتماع می تواند انسان ها را بکشد. در حقیقت، تعداد زیادی از افراد موفق، در هنر تعادل، مهارت دارند. آنها از کسانی که دوستشان دارند، کناره گیری نمی کنند، زیرا آنها اهداف بزرگی دارند یا چیزهایی هست که قصد انجامشان را دارند. در عوض، آنها کسانی را که دوستشان دارند، در اهداف و کارهایشان مشارکت می دهند.

مثال : بر اساس مقاله اخیر فوربس (Forbes)، تعدادی زیادی از رهبران، احساس تنهایی می کنند. به هر حال، 25 مثال از رهبران کسب و کارهای اجتماعی وجود دارد که به نظر می آید با رابطه ها پیشرفت کرده اند. اشکالی ندارد که بدانید چگونه به تنهایی کار کنید و آن را ترجیح بدهید، اما همچنین مهم است که به کارمندان، دوستان و خویشاوندان خود، برای پشتیبانی، تکیه کنید.

مشارکت دادن افراد در رهبری یا فرآیندهای تولید، به آنها احساس با ارزش بودن می دهد و بازخوردهای با ارزشی را فراهم می کند. افراد موفق از این ارتباط لذت می برند. آنها همچنین از زمانی که دور از اهداف و کار خود هستند، لذت می برند تا مقدار زمانی را به بودن با عزیزان خود اختصاص بدهند.

7- خود را با سایر افراد مقایسه نکنید

افراد موفق می دانند که امروز، با تنها کسی که می توانند رقابت کنند، همان کسی است که دیروز بوده اند. آنها خیلی بر روی خود و اهدافشان تمرکز می کنند، به جای اینکه از بابت شخص دیگری نگران باشند. آنها نمی خواهند که خود را با دیگران مقایسه کنند، زیرا این کار، مخرب و ضد کارآمدی است. به هر حال، آنها تحلیل می کنند که نقاط ضعفشان کجاست و این توانایی را دارند که کسانی را صادقانه تحسین کنند که در زمینه هایی مهارت دارند که آنها خودشان آن مهارت ها را ندارند.

فایده ای ندارد که خود را با شخص دیگری مقایسه کنید. این مورد، مخرب بازده شما بوده و به عزت نفس شما آسیب می زند. همچنین باعث می شود که به صحبت های منفی با خود، پناه ببرید.

مثال : تیلور سویفت (Taylor Swift) یکی از موفق ترین هنرمندان ضبط در زمان ما می باشد، اما قبل از آن، او یک موسیقیدان مبتدی در نشویل (Nashville) بود که در سالن ها و کافی شاپ ها، موسیقی می نواخت. او توده مردم را به استودیوهای مختلف بازگرداند و سرودهای متنوعی را ارائه کرد.

وی تنها زمانی مورد توجه قرار گرفت که نواختن و نوشتن موسیقی خود را شروع کرد و به فرد مشهوری که امروز هست، تبدیل گشت. او همچنین با مصیبت هایی نیز روبرو شد. کسانی بودند که به مهارت های او شک داشتند و به او می گفتند که وی نمی تواند سرودی بخواند. اعتقاد و باور وی، بر این مسائل غلبه کرد.

8- در گذشته زندگی نکنید

افراد موفق از شکست های خود، درس می گیرند، اما آنها در گذشته زندگی نمی کنند. آنها، مهارت ها و درس هایی را از شکست های خود، به دست آورده و آنها را در حال و آینده خود به کار می برند. در گذشته شخصی خود، زندگی نکنید. خود را بر اساس کسی که قبلا بوده اید، تعریف ننمایید. خود را بر اساس آن کسی که امروز هستید، تعریف کنید و بر اساس آن کسی که با کار کردن، سعی می کنید به آن تبدیل شوید.

مثال : آیا ما حتی توماس ادیسون (Thomas Edison) را به یاد می آوردیم، اگر او قبل از اینکه در رسیدن به ایده هایش موفق شود، تسلیم می شد ؟ آیا می توانید به سادگی تمرکز بر روی آنچه دیروز اتفاق افتاده است را تصور کنید ؟ اگر دیروز، یک شکست بود چطور ؟ دوباره تلاش کن ! شکست به ما درباره آنچه کار نمی کند، آموزش می دهد و به ما کمک می کند که به فرآیندی نزدیک شویم که کار خواهد کرد. نگرش خود را انتخاب کرده و آن را کنترل نمایید. به سمت جلو حرکت کنید. به خاطر داشته باشید که شکست، یک بازخورد می باشد.

9- افراد متقلب را تحمل نکنید

افراد موفق، از دیگران به خاطر ویژگی ها و هدایای آنها، قدردانی می کنند. آنها تلاش نمی کنند که به دیگران آسیب زده یا آنها را تحقیر کنند، یا برای موفقیت ها و ایده های خود، به هیچ وجه، دیگران را خوار و ذلیل نمی کنند.

مردم زمانی که مظلوم واقع می شوند، می توانند خیلی بخشنده باشند و مهم است که محدودیت های یک نفر را بدانید. افراد موفق، انسان های منفی و متقلب را تحمل نمی کنند، زیرا آنها برای محبت به افراد درستکار و صادق، حسابی سرشان شلوغ است.

مثال : هر کسی. ما همه دشمنان عزیز خود را داریم (سخن مترجم : منظور از ((دشمن عزیز)) این است که اگرچه دشمنی وی با ما برایمان کاملا مشخص شده است و می دانیم که از کوچکترین فرصت ها برای ضربه زدن به ما و زندگیمان استفاده می کند، اما هنوز به دلایلی با وی در تعامل هستیم و عملا فرصت دوباره ضربه زدن را به وی می دهیم). ما همه در کسانی سرماه گذاری کرده ایم که هیچ سرمایه ای را به ما بازنگردانده اند. افراد موفق می دانند که چگونه از شر این افراد متقلب خلاص شوند. هیچ کس وجود نیروی منفی زائدی را در اطراف خود یا در اطراف کسانی که دوستشان دارد، نمی خواهد. این مقاله را بخوانید تا ترفندهایی را برای رفتار با انسان های متقلب یاد بگیرید.